سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسب درآمد

پنج شنبه 92/11/17

اشعار مهدی اخوان ثالث درباره برف

اشعار مهدی اخوان ثالث درباره برف
 

شعر برف

خوب یادم نیست
تا کجاها رفته بودم؛ خوب یادم نیست
این، که فریادی شنیدم، یا هوس کردم،
که کنم رو باز پس، روباز پس کردم.


پیش چشمم خفته اینک راه پیموده.
پهندشت برف پوشی راه من بوده.
گام های من بر آن نقش من افزوده.
چند گامی بازگشتم؛ برف می بارید.


باز می گشتم.
برف می بارید.
جای پاها تازه بود اما،
برف می بارید.
باز می گشتم،
برف می بارید.

ادامه مطلب...




برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,
      

دوشنبه 92/11/14

گلایـه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری

گلایـه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری

 

گلایـه دکتر شریـعتی از خـدا  


خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.

ادامه مطلب...




برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,
      

دوشنبه 92/11/7

دلنوشته های بارانی

دلنوشته های بارانی
 

بغضهای مرطوب مرا باور کن،
این باران نیست که میبارد ،
صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد



•.•.•.•.•.•.•دلنوشته های بارانی•.•.•.•.•.•.•



برای از بین بردن یک عدد معشوقه
نم باران کافی ست ...

ادامه مطلب...




برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,
      

پنج شنبه 92/11/3

خـدایــا دوسـتـت دارم ...

خـدایــا دوسـتـت دارم ...

 

ساده می گویم : خـدایــا دوسـتـت دارم ...


به تو من خیره می گردم ؛

به این جنگل ...

به این برکه ...

به خط نور ...

به این دریا ...

به رقص آب ...

به این افسون بی همتا ...

چه باید گفت؟
ادامه مطلب...




برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,
      

پنج شنبه 92/10/19

گزیده اشعار فریدون مشیری

گزیده اشعار فریدون مشیری

 

غروب

چو ماه از کام ظلمتها دمیدی.

جهانی عشق در من آفریدی.

دریغا با غروب نابهنگام,

مرا در کام ظلمت ها کشیدی...

 

ادامه مطلب...




برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,
      

سه شنبه 92/10/17

یه احساس ویژه

 

یه قبله پشت چشماته / که مغناطیس  رد کرده

 شبای قبل تو باید / به این تقویم برگرده

 

 کنار قلب تو مثله / یه مَردم رو به خوشبختی

 تو احساسی بهم میدی / شبیه  غیرت  تختی

 

تو می پوشونی موهاتو / غروب غنچه وا میشه

 یه مرد از دامن پاکِت / طرفدار  خدا میشه

 

به عشقم مرهمی خانوم / مثه گلدسته و کاشی

 فدای اون حَیاتونَم / خانومی که شما باشی

 

 میدونم گاهی از دستم / شبا با بغض میخوابی

 نمی فهمم چی کم داری /چرا انقدر بی تابی

 

 ازم بگذر اگه راحت / نگفتم دوستت دارم

 اگه غمگین بشی از من / گره میفته تو کارم

 

چه معمولیه رفتارم / کنار قلب خوش نامت

 ولی باور بکن خانوم / هنوزم سخت میخوامت

 





برچسب ها : اشعار و دلنوشته ها  ,